تحقيق درباره تاريخچه کارخانه نساجی
تاريخچه كارخانه
اين كارخانه از سال 1379 شروع به كار كرد كه در انتهاي خيابان اميرآباد و جنب خانه كارگر ميباشد. در ابتدا اين كارخانه داراي چهار دستگاه سولزر و يك دستگاه چلهكشي بود.
هم اكنون اين كارخانه داراي 10 ماشين سولزر و يك ماشين چلهكشي و نيز ماشين بوبين پيچي و گره زني ميباشد.
محصولات
اين كارخانه هم اكنون با ظرفيت اسمي ماهانه 30000 مترمربع پارچههاي ساده و طرحدار كه مصارف ملحفهاي و پردهاي و پيراهني (تترون، متقال و پاناما) را دارد توليد ميكند.
نخ مصرفي
تار: فيلامنت نمره 150 جوشي
پود: 21 لاپلي استر ويسكوز (يا 31 لا)
پلان كارخانه
چارت سازماني
نام كمپاني: سولزر روتي حداكثر عرض بافت: cm220
كشور سازنده: سوئيس نخ مصرفي پود: پلي استر پنبه
سيستم پودگذاري: راپير نخ مصرفي تار: پلي استر ويسكوز
سيستم تشكيل دهنه: بادامك برق ماشين: سه فاز 380 ولت
تعداد ورد: 8 تعداد پيك: پيك در دقيقه 320-280
مقدمه
بافندگي يكي از قديميترين صنايع دستي به شمار ميرود. امروزه شواهدي در دست است كه نشان ميدهد بشر از نه هزار سال پيش از پارچه استفاده كرده قرنهاي متمادي صنعت بافندگي يكي از مهمترين صنعتهاي بشر به كار ميرفت. اين صنعت نه تنها از نظر توليدي بلكه از نظر اجتماعي نيز اهميت فراواني داشت.
نخهاي توليدي در زمانهاي قديم بسيار نايكنواخت و ضخيم بوده به همين دليل پارچههاي توليدي كاملاً ضخيم بودند و همچنين از استحكام و كيفيت كمي برخوردار بودند.
اولين طريقه توليد پارچه توسط بشر عبارت بود از آويختن نخهاي تار از يك چوب افقي و آويزان كردن وزنههايي در انتهاي نخ به منظور كشش و سپس نخ پود به صورت يك بسته از لابلاي نخهاي تار عبور داده ميشد تا بافت پارچه تشكيل شد. طريقهاي كه بعدها اختراع شد نخهاي تار در داخل چهارچوبي افقي به صورت كاملاً كشيده قرار ميگرفت و نخهاي پود از لابه لاي نخهاي تار عبور داده ميشد كه به علّت طول محدود چهارچوب و نخهاي تار پارچه بافته شده نيز داراي طول محدودي بود.
تحقيق درباره تاريخچه کارخانه نساجی
در قرون بعدي نخهاي تار بر روي غلتك نخ تار پيچيده ميشد و در داخل دستگاه بافندگي دستي قرار داده ميشد و نخهاي تار بعد از باز شدن به صورت افقي در ميآيد و در اين حالت بافته ميشد و سپس پارچه توليدي بر روي غلتك پارچه پيچيده ميشد.
اولين تحول در راه تكنيكي شدن دستگاههاي بافندگي در سال 1733 ميلادي توسط شخصي به نام جان كي ايجاد شد ولي با اختراع پرتاب ماكوي سريع سبب سريعتر شدن بافندگي شد. گرچه اين اختراع کارآیی دستگاههاي بافندگي را به مقدار كمي افزايش داد ولي باعث گرديد تا راه جديدي براي اختراعات بعدي گشوده شود در سال 1785 ميلادي ادمونت كاوت رايت موفق به اختراع يك دستگاه مكانيكي بافندگي شد.
در اوايل سال 1800 ميلادي شارل ماري ژاكارد موفق به اختراع دستگاه تشكيل دهنده گرديد در ماشينهاي بافندگي عملياتي مانند دفتين زدن پودگذاري و تشكيل دهنده و غيره مكانيكي بود ولي تعويض ماسوره دستي بود و يا به محض پاره شدن تار كارگر بايد دستگاه را متوقف ميكرد.
اين مسائل باعث پايين آمدن راندمان و همچنين پايين آمدن كيفيت پارچه ميگرديد. اين مسائل سبب شد تا ماشينهاي بافندگي به مكانيزههايي مجهز شوند كه عمليات فوق را به صورت اتوماتيك انجام دهند.
در زمان تبديل و تبديل ماشينهاي بافندگي اتوماتيك راههاي ديگري نيز براي بالا بردن توليد ماشين بافندگي توليد باز شد به طوري كه مهمترين عامل محدود كننده سرعت ماشين بافندگي وجود ماسوره نخ بود در داخل جسم پودگذار (ماكو) و در نتيجه زياد بودن جرم جسم پرتاب شوند بود به اين دليل روشهايي از اوايل قرن بيستم براي طريق پودگذاري جديد پيشنهاد شد.
در سال 1866 باكستون و شرمن ايدهاي را به ثبت رساندند كه براساس آن يك گيره سوزني به داخل دهنه رفتند و نخ پود را از سمت ديگر به داخل دهنه ميكشيد.
در سال 1871 شخصي به نام ويليام جي در امريكا سيستمي را به ثبت رساند كه براساس آن دو گيره سوزني عمل پودگذاري را انجام ميداد يك سوزن نخ پود را وارد دهنه ميكرد و در وسط دهنه سوزن ديگر نخ پود را گرفته و از دهانه خارج ميكرد.
در سال 1905 دانيل مونسون استون سيستمي را عرضه كرد كه در آن عمل پودگذاري توسط ماكويي انجام ميگرفت كه در دو سر آن گيره وجود داشت و متناوباً پود را از طرفين وارد دستگاه ميكرد.
در سال 1991 كارل پاستور در آلمان امتياز يك سيستم ماكو گيرهاي به دست آورد.
در سال 1914 جي ـ سيبروز اولين روش پودگذاري به وسيله هوا را به ثبت رساند.
در سال 1922 براي اولين بار كار وانتين و يوهان كابر در آلمان موفق شدند كه ايده كه يك روش جديد بافندگي به وسيله ساختن يك ماشين گيرهاي جامه عمل بپوشانند.
در سال 1924 مهندسي به نام رودلف روسمن شروع به طرح يك روش جديد پودگذاري كرد كه ماشين بافندگي سولزر امروزي نتيجه كار آن است.
در سال 1949 اولين ماشين بافندگي با جت آب توسط ولادمير اسواتي در چك اسلواكي ساخته شد.
در سال 1995 ايده ديگري در زمينه ساخت ماشين بافندگي كه در يك زمان بتواند چندين پود را در چندين دهنه به طور همزمان قرار دهد ارائه گرديد كه براساس آن تعداد ماشين بافندگي ساخته شد و بالاخره اينكه جديدترين ايدهاي كه براساس تشكيل دهنه موجي ارائه شد از رودلف روسمن است كه در ماشينهاي جديد توربو ـ تي ـ و ـ ار كارخانه رقي به كار رفته است.
اما نكته قابل توجه در تمام اين ماشينها اين است كه در تمام آنها از قديميترين دستگاه يعني يك چوب افقي تا دستگاههاي پيشرفته امروزي بايد 5 عمل اصلي صورت گيرد كه عبارتند از:
1. باز شدن نخ تار
2. تشكيل دهنه
3. قرار دادن نخ پود داخل دهنه
4. دفتين زدن
5. پيچيدن پارچه توليدي
به طور كلي امروزه عامل محدود كننده سرعت ماشينها بافندگي چگونه پودگذاري است و تمام تلاش دانشمندان و مهندسين اختراع روشي است كه بتوان سرعت پود گذاري را افزايش داد. بنابراين امروزه ماشينهاي بافندگي را ميتوان براساس روش پودگذاري تقسيم بندي كرد.
1. ماشينهاي بافندگي با سيستم پودگذاري معمولي كه خود به دو دسته ماشينهاي بافندگي معمولي و اتوماتيك تقسيم ميشود.
2. ماشينهاي بافندگي با سيستم پودگذاري غيرمعمولي: اين ماشينها خود به چند دسته تقسيم ميشوند.
الف ـ ماشينهاي بافندگي كه در آنها عمل پودگذاري توسط يك جسم پرتاب شونده انجام ميشود.
ب ـ ماشينهاي بافندگي كه در آنها عمل پودگذاري به طور مثبت انجام ميگيرد.
ج ـ ماشينهاي بافندگي بدون ماكو داراي مزاياي زير هستند:
1) كم شدن جرم جسم پرتاب شونده به علّت كوچك بودن آن كه همچنين سبب كم شدن ارتفاع دهنه شده كه اين عمل باعث زياد شدن سرعت عمل دستگاه ميشود.
2) انرژي مورد نياز جهت به حركت درآوردن ماشين بافندگي با توجه به توان پودگذاري مساوي كمتر ميباشد.
3) اصطكاك اجزا ماشين مثل مضراب چوب مضراب ماكو و ماسوره وجود ندارد ديگر نيازي به ماسوره پيچي و ماسوره تميز كني نيست.
ماشينهاي بافندگي بدون ماكو كه پودگذاري در آنها به وسيله دو گيره آنجا ميشود در اين روش دو گيره براي پودگذاري همزمان عمل ميكند در هر سمت ماشين كه ميله گيره يا يك تسمه گيره وجود دارد كه طول هر يك كمي بزرگتر از نصف شانه بافندگي ماشين است يكي از اين گيرهها گيره آورنده و ديگري گيره برنده است و هر دو همزمان به داخل دهنه وارد ميشود و در وسط دهنه به يك ديگر ميرسند.
در اين نوع ماشينها انتقال نخ پود به داخل دهنه به دو روش انجام ميشود كه روش دواس و روش كابلر ماشينهاي سولزر كارخانه يزد تترون به روش داوس عمل ميكنند. اين روش توسط ديموند داوس طي يك كار تحقيقات نه ساله اختراع شد و در سال 1993 حدود بيست ماشين با عرض شانه نود سانتيمتر شروع به كار كرد.
روش پودگذاري در اين ماشينهاي به اين طريق است كه:
1. گيره آورنده كه در سمت بوبين قرار دارد و ابتداي نخ پود را ميگيرد و وارد دهنه ميشود.
2. همزمان با آن اين گيره برنده نيز وارد دهنه ميشود.
3. هر دو گيره به وسط دهنه رسيده و ابتداي نخ پود توسط گيره برنده گرفته ميشود و دفتين به لبه پارچه كوبيده ميشود.
از خصوصيات اين روش اين است چون سرعت باز شدن نخ كمتر از روش كابلر است ميتوان براي بافندگي از نخهاي فيلامنت و ابريشم طبيعي استفاده كرد و همچنين مكانيزم مراقبت نخ پود در خارج دهنه است به همين دليل بهتر است در دسترس قرار گيرد.
ماشينهاي بافندگي سولزر مدل F2001
اين ماشينها سوئيسي بوده و از نوع ماشينهاي بافندگي برون ماكو و از نوع راپير است الكتروموتور اين ماشينها مانند ساير دستگاههاي بافندگي منفذدار می باشد تا گرد و غبار وارد آن نشود و همچنين داراي محور و ياتاقانهاي محكم زري الكتروموتورهاي معمولي می باشد و بالاخره اينكه اين الكتروموتورها بايد هنگامي كه بار زيادي به آنها وارد ميشود دور الكتروموتور افت كمي داشته باشد و بتواند خيلي سريع به دور اصلي خود برسد. البته قبل از توضيح در مورد دستگاههاي بافندگي نكته قابل توجه اين است كه در هر دستگاه بافندگي باید ترازي قرار داشته باشد تا در هنگام كار كردن هيچ گونه لرزشي در دستگاه به وجود نيايد.
اين دستگاه به وسيله يك كليد اصلي روشن و خاموش ميشود اين كليد براي قطع و وصل كردن برق به تمام قسمتها مختلف ماشين به كار ميرود بعد از روشن كردن كليد 5 ثانيه طول ميكشد تا الكتروموتور به دور اصلي خود برسد و سپس ماشين آماده استارت است.
در روي دستگاه سه چراغ اصلي وجود دارد قرمز، زرد و سبز كه چراغ قرمز نشان دهنده توقف دستگاه به علّت پارگي نخ پود يا به علّت فشار دادن كليد Stop است، چراغ زرد رنگ نشان دهنده پارگي در نخ تار و چراغ سبز نشان دهنده در حال كار بودن دستگاه يا توقف دستگاه در هنگامي كه توليد به مقدار تنظيم شده بر روي كنتور دستگاه است.
تحقيق درباره تاريخچه کارخانه نساجی
به طور كلي بر روي دستگاه 4 كليد اصلي وجود دارد (كليد شماره 1 كليدهاي سبز رنگ اين كليد براي راهاندازي استارت) دستگاه به كار ميروند و براي بالا بردن ضريب ايمني دستگاه دو كليد روي دستگاه تعبيه شده كه بايد هر دو را با هم فشار داد تا دستگاه شروع به كار كند البته اين عمل فقط زماني كه دستگاه روي درجات 50 تا 180 درجه قرار گيرد عمل ميكند و خارج از اين محدوده زماني دستگاه در حال كار كردن است استارت به وسيله سيستم الكترونيكي قفل ميشود البته هنگامي كه دستگاه متوقف شد براي استارت مجدد بايد توجه داشت راپيرها در حال حركت به سمت بيرون دهنده و يا اول سيكل بعدي روي 310 درجه باشند و براي اين كار بايد به وسيله كليد تك استارت دستگاه را در وضعيت مطلوب قرار داد در غير اين صورت ممكن است باعث پارگي نخهاي تار و يا شكستن راپيرها شود.
كليد شماره 2 (كليد قرمز رنگ) اين كليد، كليد Stop يا توقف دستگاه است و با فشار دادن آن بلافاصله دستگاه از حركت باز ميايستد.
كليد شماره 3: اين كليد باعث حركت آهسته دستگاه به عقب ميشود و سياه رنگ است و وقتي اين كليد را فشار ميدهيم دستگاه با سرعت كم به عقب بر ميگردد و بر روي 310 متوقف ميشود در اين درجه دستگاه آماده استارت بعدي است.
كليد شماره 4: اين كليد نيز سياه رنگ بوده و باعث حركت آهسته دستگاه به جلو ميگردد و تا زماني كه كليد را فشار ميدهيم دستگاه با سرعت آهسته كار ميكند و به وسيله آن ميتوان كليد عمليات بافت پارچه و نحوه حركت راپيرها را مشاهده كرد. بر روي دستگاه يك صفحه كليد ديگري هم وجود دارد كه براي كنترل دستگاه است.
كليد شماره 5: سرپودهاي (سياه) با فشار دادن اين كليد ماشين در جهت عكس براي پيدا كردن سرپوش به حركت در ميآيد. اين عمل فقط بين درجات 25 تا 50 امكانپذير است در اين حالت راپيرها در خارج از دهانه كار ميكند و اگر ماشين روي درجات ديگري باشد اين كليد به طور الكترونيكي قفل ميشود.
كليد شماره 6: كليد سر پوديابي (سياه رنگ) با فشار دادن اين كليد عمل سرپوديابي در جهت جلو انجام ميگيرد و خارج از درجات 25 تا 50 قفل ميشود.
تحقيق درباره تاريخچه کارخانه نساجی
كليد شماره 7: كليد درخشان دو پارگي نخ پود (زردرنگ) اين كليد به دو دليل روشن ميشود:
1. به علّت پارگي پود ضمن كار
2. به علّت فشار دادن اين كليد در حالي كه ماشين خاموش است. اين عمل باعث قطع شدن سيستم كنترل پود شده و ماشين ميتواند بدون داشتن نخ پود كار كند.
كليد شماره 8: لامپ نمودار اشكالات (زرد) اگر يكي از اشكالات زير بروز كند چراغ مذكور روشن ميشود:
1. ميله و بوش سرپوديابي درگير نشده باشند.
2. ميكروسديم ايمني راپير سمت راست و چپ عمل نموده باشد.
3. ميكروسديم پلتار عمل نموده باشد.
4. اشكال در سيستم روغن كاري دستگاه
كليد شماره 9: لامپ سرپوديابي اتوماتيك (زرد) در ضمن عمل پوديابي چراغ چشمك ميزند.
كليد شماره 10: كليد درخشان سرپوديابي (آبي) با فشار دادن اين كليد سيستم خود كار سرپوديابي قطع و لامپ آبي روشن ميگردد با فشار دادن مجدد اين كليد سيستم سرپوديابي را دوباره به كار انداخته لامپ آبي رنگ خاموش ميشود.
كليد شماره 11: كليد درخشان آزاد كننده ترمز (آبي) با فشار دادن اين كليد ترمز ماشين آزاد و كليد روشن ميگردد و ميتوان ماشين را با دست گردانيد با فشار دادن مجدد كليد آبي خاموش و ترمز گرفته ميشود.
كليد شماره 12: ديودهاي چشمك زن: اين ديودها نشان ميدهد كنترل پود درست است يا نه.
شروع و خاتمه كنترل پود توسط ديود انجام ميشود.
ديود شماره 13: اين ديود لحظه زمان ترمز را نشان ميدهد.
ديود شماره 14: اين ديود نمودار آمادگي راهاندازي استارت است و موقعي روشن ميشود که تمام شرايط لازم جهت راهاندازي دستگاه فراهم است.
اجزاء و ساختماني تشكيل دهنده ماشينهاي بافندگي
به طور كلي ماشينهاي بافندگي داراي قسمتهاي مختلفي هستند كه بعضي از آنها از زمان پيدايش ماشينهاي مكانيكي بافندگي پارچه و … اما ميتوان گفت بيشترين تغييرات در جسم پودگذار و دفتين زدن است و در بعضي از موارد هم تشكيل دهنه مثل ماشينهاي چند فازي زيرا اين عوامل از جمله علل محدود كننده سرعت ماشينهاي بافندگي هستند.
1. غلتك نخ تار (اسنوبافندگي)
اين غلتك اولين قسمت يك ماشين بافندگي است كه نخهاي تار در قسمت مقدماتي بر روي آن پيچيده شده و با بافته شدن پارچه اين نخها كمكم از
تحقيق درباره تاريخچه کارخانه نساجی
پسورد فایل: www.bazaarfile.ir