فن آوری اطلاعات افزايش ارتباطات و تاثير آنها روی سيستم روابط مدیریت صنعتی
چکيده :
عصر پسا نوينگرايي با توسعه فن آوري اطلاعات و با کمک افزايش ارتباطات جهاني, آغاز شده است. قطعا بايد تئوريها و نظريات عصر نوين گرايي جاي خود را به تئوريهاي جديد بدهند تا ابزارهاي لازم براي اداره و مديريت دوران پسا نوين گرايي فراهم شود. مقاله حاضر زمينه هاي تغيير “تئوريهاي مديريت صنعتی منابع انساني و سيستم روابط صنعتي” به ” مديريت کارگران دانشي” را مورد بررسي قرار مي دهد.
واژگان کليدي:فن آوري اطلاعات, ارتباطات, جهاني شدن, مديريت منابع انساني، روابط صنعتي سنتي و روابط صنعتي استراتژيک, تغيير در سازمان توليد و سازمان کار.
از مدتها پيش در ادبيات مديريت استعاره اي به اين مضمون بکار گرفته مي شد: “شريان حياتي سازمان «شبکه اطلاعات» و خون جاري در آن «اطلاعات» مي باشد. اگر ارتباطات سازمان به نحو احسن در سازمان برقرار باشد، قلب سازمان خوب کار مي کند و نحوه گردش صحيح اطلاعات داخل سازمان دال بر سلامت سيستم قلبي است.”با توجه به انقلاب عظيمي که تکنولوژي اطلاعات ايجاد نموده و به کمک ارتباطات، دهکده جهاني را پي ريزي کرده است. اهميت استعاره فوق الذکر بيش از پيش مشخص ميشود.پيتر دراکر (2002) مي گويد: « گسترش راه آهن در عصر انقلاب صنعتي فاصله ها را کوتاه کرد، جغرافيا را تغيير داد و حاکميت ملي کشورها را تقويت نمود، اما تکنولوپي اطلاعات در عصر فراصنعتي فاصله ها را از ميان برد و جغرافيا را به تاريخ تبديل نمود . … »تنها زندگي مردم و چهره شهرها نيست که به
فن آوری اطلاعات افزايش ارتباطات و تاثير آنها روی سيستم روابط مدیریت صنعتی
سرعت دگرگون مي شوند بلکه تئوريها و نظريات علمي نيز با سرعت شگفت آوري متحول و متکامل مي گردند. اين دو پديده ( ارتباطات و اطلاعات ) با کمک يکديگر سرعت تغيير را بيش از هر چيز ديگري افزايش داده اند.در اين ميان، نظريات و تئوريهاي مديريت به دليل “تازه گرداني” و نو بودنِ اصل و ريشه آنها ( از نظر تئوري و تئوري پردازي ) بيشتر از ساير علوم قديمي دستخوش تغيير و تحول واقع مي شوند. مديريت صنعتی منابع انساني H.R.M و روابط صنعتي IR دو رشته از رشته هاي مديريت هستند که تغييرات حادث در آنها در اين مقاله مورد نقد و بررسي قرارگرفته اند. تغييرات و دگرگونيهاي حاصل از تکنولوژي اطلاعات و ارتباطات به حدي است که پارادايم هاي اين رشته ها تجديد نظر مي شوند و دستخوش تغيير مي گردند. بر محققان رشته مديريت فرض است که با پيگيري اين تحولات، ضمن بروز نمودن افکار دانشجويان، مطالعه کنندگان آثار و خودشان، کارکرد آخرين يافته هاي علمي را در جامعه بطور دقيق زير نظر قرار دهند تا هنگام بکارگيري آنها در سازمانها، اطلاعات کافي از عوارض منفي و مثبت تجويزهاي علمي و مديريتي خودشان داشته باشند. تغيير در ديدگاههاي مديريت دو نويسنده به نامهاي بارتلت و گوشال (1995) مقايسه دو سيستم مديريت سنتي و جديد را به شكل زير مطرح ميكنند : تغيير مديريت از 3S به 3P
مديريت صنعتی روي سه اس (S) زير تأكيد داشت :
– استراتژي Strategy استراتژي ساختار را تعقيب ميكند
– ساختار Structure سيستمها ساختار را حمايت ميكند
– سيستم System
در اين مفهوم :
مؤسسههاي موفق امروزي طرح اس(s) را رها ساخته و به طرحهايي روي آوردهاند كه بتوانند در محيط رقابتي جديد دوام بياورند . آنها براي اين كار قدمهاي زير را برداشتهاند:
● اولاً به جاي طراحي استراتژيك به تعريف و طراحي يك هدف خوب فكر ميكنند . ● ثانياً به جاي طراحي ساختارهاي رسمي به فرآيندهاي مديريتي صنعتی مؤثر ميپردازند.
● ثالثاً به جاي ايجاد سيستم كنترل كاركنان به بهبود و تواناييها و ديدگاههاي كاركنان توجه دارند .
يا به عبارت ديگر سه (اس) جاي خود را به سه P (پي) داده است .
________________________________________
Bartlett and Ghoshal (1995)
تغيير ديدگاه مديريت و مديريت منابع انساني و تأثير روزانه آن بر روي سيستم روابط صنعتي و روابط كار در صنعت موجب تغيير گرايش روابط صنعتي IR از شكل سنتي آن به شكل جديد و استراتژيك گرديده است . (Sivla 1998).
تغيير در سازمان كار صنعتی از ديدگاه ديويد مكدونالد (1997)
● كارها بايد سازماندهي مجدد شوند
● شرح شغلهاي دقيق و ريز شده قبلي بايد دوباره نوشته شوند
● تغيير مداوم از استخدام توليدي و كارخانهاي به صنايع خدماتي
● تغيير مداوم نيروهاي كار يقه آبي به كارگران يقه سفيد (دانشي )
● كاهش مداوم استخدام در بخش دولتي در اغلب كشورها (هم در وزارتخانههاي اصلي و هم در شركتهاي وابسته به دولت )
● توسعه اجتماعي بسياري كشورها به همراه گسترش حضور زنان در بازار كار
● توسعه كار پاره وقت
● گسترش كارهاي موقت و اتفاقي
● كار در خانه
● كار از راه دور
كه نتيجه تغييرات فوق كاهش نقش اتحاديهها ، اتحاديه گرايي و نقش سنتي سيستم روابط صنعتي در سطح كلان ميباشد.
فن آوری اطلاعات افزايش ارتباطات و تاثير آنها روی سيستم روابط مدیریت صنعتی
تغيير سازمان توليد از ديدگاه ديويد مكدونالد (1997)
دكتر ديويد مكدونالد متخصص ارشد سازمان بينالملي كار در ارتباط با تغيير سازمان توليد صنعتی معتقد است كه :
اولاً توليد انبوه Mass Production و توليدات كارخانهاي Manufacturing نسبت به زمان تيلور ، تغييرات شگرفي داشته است . تكنولوژي جديد و سيستمهاي مديريت جديد اين امر را امكانپذير ساخته كه همان سطوح قبلي توليد هم با تعداد كارگران كمتري ارائه شود بدون اينكه از كارگران كار اضافه خواسته شود (توليد انبوه امروزه به تعداد كارگر كمتري نياز دارد )ثانياً : توليد انبوه جاي خود را روز به روز به« توليد ناب» Lean Production ميدهد . يعني در حاليكه مؤسسات در حال خدمت و سرويس دادن به بازارهاي بيشتر تخصصي شده هستند ، فرآيندهاي توليد و خطوط زنجيرهاي توليد روزبهروز كوچكتر و محدودتر ميشوند و اين همان توليد ناب است . مجموعه عوامل فوق در ارتباط با
فن آوری اطلاعات افزايش ارتباطات و تاثير آنها روی سيستم روابط مدیریت صنعتی
پسورد فایل: www.bazaarfile.ir