احكام و آثار عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه
فهرست مطالب
عنوان
چكيده
مقدمه
نوع تحقیق
تعریف تحقيق كاربردي
اهداف تحقیق
هدف کلی
هدف جزئی
تعریف واژگان کلیدی
عقد
شرط
تعليق
تنجيز
انشاء و منشأء
تفاوت تعليق و شرط
تفاوت عقد معلق و موجّل
وضعيت عقد معلق در فقه اماميه
تعليق در انشاء و منشأء
2ـ اثر عملي در تشخيص نوع تعليق
3ـ آثار عقد معلق
الفـ آثار عقد معلق با تعليق انشاء
ب ـ آثار عقد معلق با تعليق منشأء
تصور حق و تعهد در عقد معلق
اقوال و ادله فقها در باب تعليق در انشاء و منشأء
الفـ قائلين به بطلان
ادله بطلان عقد معلق با تعليق در انشاء
ادله صحت عقد معلق با تعليق در منشأء
ب ـ قائلان به صحت
وضعيت عقد معلق در قانون مدني
صحت و بطلان عقد معلق
الف ـ ادله بطلان عقد معلق در انديشه فقيهان
تعليق با جزم منافات دارد
اصل استصحاب
انصرافات عمومات و اطلاقات:
اجماع
اسباب توقيفيه
تعليق با قصد انشاء منافات دارد
تنافي تعليق با سببيت
از طريق اولويت
ب ـ ادله صحت عقد معلق در انديشه فقيهان
ردّ تنافي تعليق و جزم
اصل استصحاب
انصراف عمومات و اطلاقات:
رد اجماع
اسباب توقيفه:
ردّ تنافي تعليق با قصد انشاء:
ردّ تنافي تعليق با سببيت:
شرايط در عقد معلق
الف ـ اوصاف شرط تعليق
ب ـ از لحاظ كيفيت وقوع و تحقق شرط
ج ـ تعليق با لحاظ كردن موضوع
راهكار عملي در عقد معلق بر شروط مقوم
صور گوناگون عقد معلق
الف ـ تعليق با لحاظ زمان جريان آثار
ب ـ تعليق با توجه به ادات شرط
ج ـ تعليق با لحاظ وقوع معلق عليه
د ـ تعليق در انحلال عقد
مفهوم شرط فاسخ:
اثر شرط فاسخ:
شرط فاسخ قهقرايي:
ه ـ تعليق بر مشيت
روش تحقیق
تعریف روش كتابخانهاي
منابع و مآخذ
چكيده
تنجيز در برابر تعليق قرارداد و يكي از شرايط صحت عقد محسوب ميشود و منظور از آن اين است كه آنچه در عقد انشاء شده، به قيدي معلق نباشد. عده كثيري از فقها قائل به بطلان عقد معلق ميباشند و عدهاي نيز اين شرط را صحيح نميدانند. قانون مدني نيز در بيان وضعيت آن بيان صريحي ندارد و فقط در پارهاي موارد عقد ضمان، نكاح و طلاق را بصورت معلق باطل معرفي كرده و نسبت به بقيه عقود نظري نداده است. قائلان به بطلان عقد معلق براي مبطل بودن تعليق به چندين دليل استناد ميكنند كه تمامي آن ادله مورد انتقاد و مناقشه مخالفان قرار گرفته البته اين استدلالها مبني بر صحت عقد معلق و انتقادهاي وارد در فقه اماميه مطرح گرديده است.
حقوقدانان ما نيز تنها مواردي را كه قانون با صراحت به بطلان آنها اشاره كرده جزء عقودي ميدانند كه تعليق موجب بطلانشان ميشود و بقيه را بطور مطلق صحيح ميدانند.
احكام و آثار عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه
نويسنده در اين مقاله جايگاه تعليق در عقد را به بحث و تحليل فقهي ـ حقوقي گذارده است.
واژگان كليدي
عقد، شرط، تنجيز، تعليق، انشاء، منشأ
مقدمه
اشخاص در زندگي، براي رفع حوايج و رسيدن به اهداف مورد نظرشان به انعقاد عقود و ايقاعاتي، تحت عناوين مختلف مبادرت ميورزند، ولي با وجود وسعت معاملات و كثرت مبادلات و حجم روز افزون قراردادها، به آثار و احكام اين عقود آگاهي ندارند. لذا بر آن شديم تا مطالبي نسبتاً جامع در اين زمينه و بخصوص در مورد عقد معلق ارائه دهيم و از آن جا كه تاكنون كتاب مستقلي در اين خصوص تدوين نگرديد، سعي بر آن است كه همه آثار و مصاديق آن عقد همراه با تجزيه و تحليل فقهي ـ حقوقي بطور يك جا مورد بررسي قرار گيرد.
بطور كلي عقد داراي تقسيم بنديهاي مختلفي است كه بعضي در قانون ذكر شده و بعضي نه. در قانون دو نوع تقسيم بندي آمده است. ماده 184 ق.م. ميگويد عقود و معاملات به اقسام زير منقسم ميشود لازم، جايز، خياري، منجز و معلق؛ كه سه قسم اول از يك مقسم است و منجز و معلق اقسام مقسم ديگر هستند. تقسيم اول از نظر دوام و تقسيم دوم از نظر كيفيت انشاي عقد است كه ما در اين مقاله به تقسيم دوم ميپردازيم.
نوع تحقیق :
تعریف تحقيق كاربردي
پژوهشي است كه با استفاده از نتايج تحقيقات بنيادي به منظور بهبود و به كمال رساندن رفتارها، روشها، ابزارها، وسايل، توليدات، ساختارها و الگوهاي مورد استفاده جوامع انساني انجام ميشود. هدف تحقيق کاربردي توسعه دانش کاربردي در يک زمينه خاص است. در اينجا نيز سطح گفتمان انتزاعي و کلي اما در يک زمينه خاص است.که در اینجا پژوهش احكام و آثار عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه می باشد .
اهداف تحقیق
هدف کلی :
هدف این پژوهش شناسایی احكام و آثار عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه می باشد .
هدف جزئی:
شناسایی احكام و آثار(عقد) عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه می باشد.
شناسایی احكام و آثار(شرط) عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه می باشد.
شناسایی احكام و آثار(تنجيز) عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه می باشد.
شناسایی احكام و آثار(تعليق) عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه می باشد.
شناسایی احكام و آثار(انشاء) عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه می باشد.
شناسایی احكام و آثار(منشأ) عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه می باشد.
تعریف واژگان کلیدی
عقد
عقد در لغت به معني بستن، گره زدن، محكم كردن، عهد و پيمان آمده است. به معني قطعي كردن نيز بكار ميرود. «عقدالبيع» يعني معامله را قطعي كرد. تضمين كردن از ديگر معاني اين كلمه است (دهخدا، بيتا، ج 10، ص 14100).
احكام و آثار عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه
بين فقهاي شيعه، عقد عبارت است از الفاظ مخصوصه كه در هر يك از عناوين خاص معاملات مثل بيع، صلح، اجاره و غيره طرفين عقد با رعايت مقررات و نظاماتي بكار ميبرند؛ خواه هر يك از دو طرف عقد يك نفر باشند يا هر دو طرف متعدد و يا يك طرف، يك نفر و طرف ديگر متعدد باشد. اين اقسام منافاتي با معني لغوي آن ندارد بلكه عين آن است. زيرا معني عقد، بستن است. در مورد عقود هم همين كه لفظ خاصي از يكي از طرفين ايجاد شد و از طرف ديگر هم لفظي ديگر به معني ديگري انشاء شد، از اتصال و ارتباط اين دو معني به يكديگر معناي مقصود اصلي بين متعاقدين محقق خواهد شد (حائري، 1376، ج 1، ص 144).
شرط
در كتب لغت، شرط را به لازم گردانيدن امري يا چيـزي در بيع يا در هر عقد و پيماني و نيز ملزم ساختن يا ملتزم شدن به چيزي در هنگام معامله معني كردهاند (جر، ج 2،ص1260؛ صفي پور، بيتا، ج 1، ص 623). و گاهي نيز آن را به معني عهد و پيمان يا تعليق به امري تعريف نمودهاند (جهانبخش، 1361، ص 178). همچنين گفته شده كه شرط امري است كه براي الزام و التزام به آن، در بيع يا هر عقد ديگري وضع گردد (دهخدا، بيتا، ج 9، ص 12535).
برخي از بزرگان علم حقوق براي شرط، از جهات مختلف، معاني متفاوتي را بيان كردهاند؛ چنانكه شرط را در مفهوم مدني امري دانستهاند كه وقوع آن در آينده محتمل است و طرفين عقد يا شخص ايقاع كننده، حدوث اثر حقوقي عقد و ايقاع را متوقف بر حدوث آن امر ميكند. نيز آن را وصفي دانستهاند كه يكي از طرفين عقد وجود آن را در مورد معامله تعهد كرده باشند. از طرفي در معناي فقهي آن را به معني مطلق تعهد ميدانند. معناي ديگر شرط از نظر اصولي، امري است كه وجود آن براي تحقق امر ديگري لازم آيد. در تعريف آن آمده است «الشرط ما يلزم من عدمه العدم و لايلزم من وجوده الوجود» يعني شرط عبارت است از چيزي كه اگر نباشد مشروط به وجود نميآيد، ولي اگر به وجود آيد به تنهايي براي ايجاد مشروط كافي نيست (جعفري لنگرودي، 1378، ص 380).
تعليق
تعليق در لغت به معني آويختن، معلق كردن، آويزان كردن چيزي به چيز ديگر ميباشد (دهخدا، بيتا، ج 3، ص 5970). به معني چنگ زدن و يادداشت كردن و نوشتن مطالب به صورت حواشي نيز ميباشد كه جمع آن تعليقات است و اصطلاحاً عبارت است از مترتب كردن حكم بر ثبوت يا نفي حكم ديگر كه حكم اول جزا و حكم دوم را شرط ميگويند (سعدي، 1408هـ، ص 260). چنانچه از مفهوم ماده 189 ق.م. بر ميآيد معلوم ميشود كه عقد معلق آن است كه تأثير آن برحسب انشاء موقوف به امر ديگري باشد كه آن امر را در اصطلاح معلق عليه گويند. هر عقدي داراي اثر مخصوصي است كه بلافاصله پس از انعقاد عقد به وجود ميآيد ولي طرفين عقد ميتوانند بوسيله تعليق پيدايش آن را بر وجود امر ديگري منوط نمايند (عميد، 1342، ص 15).
احكام و آثار عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه
عدهاي از حقوقدانان نيز معتقدند كه تعليق عقد آن است كه اثر حاصل از آن، كه در همان حال عقد موجود ميشود به علت نحوه مذاكرات طرفين، به طور ناقص ايجاد شود و زوال آن نقص، بسته به پيدايش عامل يا عوامل جديد باشد. پس چنين نيست كه در عقد معلق آثار عقد در حين عقد موجود نگردد و الاّ لازم ميآيد كه بين انشاء و منشأ فاصله زماني حاصل شود، كه اين حتي در ايجاد موجودات اعتباري هم محال است (جعفري لنگرودي، 1378، ص 165).
بعضي فقها نيز گفتهاند تعليق عبارت است از اينكه عاقد اثر عقد را معلق بر چيز ديگري نمايد نه اينكه به طور طبيعي اثر عقد معلق بر چيزي ديگر شود چرا كه به آن ديگر تعليق گفته نميشود بلكه تعلق است (المراغي، 1417ه، ص 227).
تنجيز
تنجيز مصدر باب تفعيل است. از ريشه «نجز» به معني اتمام و انتهاء. همچنين به معني حاضر آمدن و تعجيل نيز ميباشد (دهخدا، بيتا، ج 4، ص 6148). عقد منجز طبق ماده 189 ق.م. عقدي است كه تأثير آن برحسب انشاء موقوف به امري ديگر نباشد والاّ معلق خواهد بود. هر عقدي داراي اثر مخصوصي است كه طرفين عقد براي به دست آوردن آن به انعقاد عقد اقدام مينمايند كه آن را مقتضاي عقد گويند. در صورتي كه عقد بدون هيچ گونه قيد منعقد گردد مقتضاي آن بلافاصله پس از عقد حاصل ميشود. پس در عقد منجز التزام دو طرف موكول به هيچ امر ديگري نيست و با توافق آنها به وجود ميآيد (امامي، 1373، ج 4، ص 55).
انشاء و منشأء
در تعريف عقد به معني مصدري گفتيم «عقد عبارت است از همكاري متقابل اراده دو يا چند شخص در ايجاد ماهيت حقوقي». از اين تعريف بر ميآيد كه اراده طرفين، عقد را در عالم اعتبار ايجاد ميكند به حركت اراده در جهت ايجاد عقد اصطلاحاً «انشاي عقد» و به آنچه به وسيله اراده انشاء ميشود منشأء به صيغه اسم مفعول گفته ميشود. بنابراين منشأء همان ماهيت حقوقي يا عقد به معني محصولي است كه در عالم اعتبار ساخته ميشود (شهيدي، 1377، ج 1، ص 67).
تفاوت تعليق و شرط
تعليق و شرط را نبايد با هم اشتباه كرد هر چند گاهي به تعليق شرط و به عقد معلق عقد مشروط در معني اعم گفته ميشود؛ ولي بايد دانست كه بين مفهوم تعليق و مفهوم شرط در معني اخص آن تفاوت اساسي وجود دارد. تعليق موكول و وابسته كردن عقد به امر ديگري است، به طوري كه پيش از تحقق امر معلق عليه، عقدي به وجود نميآيد. در صورتي كه شرط، امر فرعي متصل به عقد است كه تشكيل عقد متوقف بر آن امر فرعي نيست، بلكه عقد در زمان انشاء محقق ميگردد و شرط يا آثار آن را نيز با خود به وجود ميآورد. براي ارائه مفهوم تعليق معمولاً از كلمه «اگر» و براي مفهوم شرط از عبارت «بشرط اينكه» استفاده ميشود. مثلاً در مقام مقايسه، معني جمله «خانهام را فروختم اگر ظرف يك سال براي من خانه بسازي» با معني جمله «خانهام را فروختم به شرط اينكه ظرف يك سال براي من خانه بسازي» در صورتي كه شرط در معني اخص بكار رفته باشد كاملاً متفاوت است. معني جمله اول اين است كه فروش خانه متوقف بر ساختن خانه براي فروشنده است و اگر خريدار ظرف يك سال براي فروشنده خانه بسازد، خانه فروشنده به او فروخته شده است و اگر نسازد خانه مزبور فروخته نشده است، اما خريدار ملزم به ساختن خانه براي فروشنده نيست پس انتقال مالكيت خانه هم تا زمان ساختن خانه براي فروشنده، معلوم نيست، در حالي كه معني جمله دوم اين است كه فروش خانه منوط به ساختن خانه براي فروشنده نيست.
احكام و آثار عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه
و فروش خانه در همان زمان نخست واقع ميشود و همان زمان تعهدي هم در مورد ساختن خانه براي فروشنده در ذمه خريدار ثابت ميشود كه در صورت امتناع خريدار از انجام تعهد ناشي از شرط، فروشنده ميتواند با توسل به مرجع قضايي او را ملزم به ساختن خانه كند بنابر آنچه گذشت، به كاربردن واژه شرط براي تعليق خلاف اصطلاح تخصصي ميباشد (شهيدي، 1377، ج 1، ص 70).
تفاوت عقد معلق و موجّل
در عقد معلق پيش از وقوع شرط، تعهد به وجود نيامده است، ولي درعقد موجّل، اثر به طور كامل به وجود ميآيد و فقط اجرا و مطالبه دين مدتي به تأخير ميافتد. پس همانطور كه تحقق عقد ميتواند معلق بر حدوث احتمالي واقعهاي در آينده باشد، ممكن است معلق بر فرا رسيدن زمان معيني باشد؛ مانند اينكه در زمان حاضر اتوموبيلي به مبلغ معين براي سه ماه بعد فروخته شود كه عقد بيع پس از سه ماه در عالم اعتبار تحقق پيدا كند. اين گونه عقد را نبايد در حقيقت عقد معلق ناميد. زيرا هر چند در زمان انشاء عقدي به وجود نميآيد، اما تشكيل آن پس از انقضاي مدت مذكور قطعي است و احتمال خلافي در آن راه ندارد و اين عقد پيش از حصول معلق عليه معتبر است. بديهي است چون ماهيت حقوقي منشأ پيش از انقضاي زمان مذكور تحقق نيافته است نميتوان آن را در زمان انشاء معتبر يا غير معتبر دانست. اما
احكام و آثار عقد معلق در فقه و حقوق موضوعه
پسورد فایل: www.bazaarfile.ir
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.